سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امروز ایران، امروز قم

نویسنده: تارنما در 88/6/27:: 11:14 عصر
امروز، روز قدس بود. همه آمده بودند. همه ی کسانی که دلشان برای «انسانیت» می سوخت و اشک های شان برای « آزادی» سرازیر بود. همه، فریاد های شان برای سمبل آزادی، انسانیت، مظلومیت و ایستادگی، «قدس شریف» بلند بود.

امروز همه یک رنگ بودند و یک دست. از سبز و غیر سبز خبری نبود. هر چه بود، «ملّت ایران» بود که حاضر بود. ملّتی که یا «عرق دین» داشت و یا «غیرت انسانیت». همه ندای رهبرشان را لبّیک گفته بودند. آمده بودند تا به دهان استکبار بکوبند. با مشت های شان، با فریاد های شان، و با حضورشان. و آمده بودند تا مستکبران را ذلیل و خوار کنند و منافقان را رسوا. آمده بودند که بگویند، برخی حقّ ندارند خود را جای آنها بگذارند.

آری، آمده بودند که خود، حرف خود را بزنند و بگویند با هر نوع قدرت طلبی، غصب و کشتار مخالف اند. آمده بودند تا بگویند همان گونه که در مقابل استکبار آشکار صهیونیست ایستاده اند، در مقابل مستکبرین پنهان داخلی هم می ایستند.

قم هم امروز خروشان بود. خیابانها پر بود از دلهایی که برای دین، آزادی، انسانیت و مظلومیت می تپید. امروز قم هم حماسه بود. مثل همه ی ایرانیان؛ بلکه مثل همه ی جهانیان. قم هم مانند شهرهای دیگر، رنگ ها را در خود ذوب کرده بود. قم هم گرایش ها و سلیقه های سیاسی و غیر سیاسی را در خود جای داده بود. ولی نه از صف کشی و جناح بندی خبری بود و نه از دشمنی ها و بدبینی ها. امروز، ایران ایران بود، و قم هم، قم بود. و همه «ایرانی» بودند.
بیشتر بخوانید:
حضور سبزپوش ها در راهپیمایی روز قدس
سبزهای قم در روز قدس خواب ماندند



سیمای قم، ماه قرآن و اکرام فراموش شده

نویسنده: تارنما در 88/6/23:: 10:4 عصر

چند روز پیش داشتم به کنترل تلویزیون ور می رفتم تا از بین 11 شبکه ای که می توان در شهر مقدس قم دید، یک شبکه را انتخاب کنم. به تصادف، برنامه ای از شبکه ی قم مرا مبهوت خود کرد، به گونه ای که هنوز از کج تدبیری مسؤولان این سیمای استانی در تعجّبم. سیمایی که به تازگی به شبکه های ماهواره ای هم پیوسته است.

بگذارید در ابتدای بحث، به یک بحث قرآنی و دینی گریزی بزنم:

قرآن کریم آنگاه که به بحث صدقه و انفاق به نیازمندان می پردازد، می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى»/ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، صدقه‏هاى خود را با منّت و آزار، باطل مکنید (1) و در ادامه در آیه ای دیگر، می فرماید: « إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَیْرٌ لُّکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّئَاتِکُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ »/ اگر صدقه‏ها را آشکار کنید، این‏، کار خوبى است‏، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این براى شما بهتر است‏؛ و بخشى از گناهانتان را مى‏زداید، و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است‏. (2).

در کلّ اسلام، بحث کرامت انسان ها و حفظ عزّت آنها را با انسان بودن آنها گره زده است و اختلاف جایگاه های اجتماعی و نژادی و فرهنگی و حتی دینی هم این کرامت را از بین نمی برد. (3)مگر در برخی موارد که خود قرآن هم به صراحت به آنها پرداخته است و گروهی را در عین کرامت انسانها، ذلیل و خوار دانسته است.

همیشه هم شنیده ایم که بزرگان دین ما و اهل بیت علیهم السلام طبق حکم قرآن، هر گاه می خواستند به نیازمندی کمک کنند، چنان رفتار می کردند که کرامت و آبروی او محفوظ بماند. این بزرگواران آن قدر به این مسأله اهمیت می دادند که بسیار می شد حتی حاضر نمی شدند روبروی نیازمند قرار بگیرند و از پشت در، به او کمک می کردند تا مبادا شرمسار شود. حتی به برخی از این نیازمندان سالها کمک می کردند و آنها نمی دانستند که این فرد بخشنده کیست که چنین دلباز و مهربان به آنها انفاق می کند.

بگذریم، متأسفانه در برنامه ی مذکور، که ظاهرا به تقلیدی ناشیانه از برنامه ی ماه عسل شبکه ی سه سیما ساخته شده است، نه تنها کرامت انسانهای نیازمند حفظ نشده است، که با گستاخی تمام، چهره ی آنها را برای بینندگان خیّر! قمی ـ و اخیرا تمام کسانی که گیرنده ی ماهواره دارند ـ نشان می دهند.

Qom-002

به راحتی! وارد خانه ای قدیمی و رنگ و رو رفته می شوند؛ از پله های تند آن پایین می روند، لوازم کهنه و  پوسیده ی خانه را نشان می دهند، بعد با شفافیت، تمام اهل خانه را که جلو دوربین نشسته اند، نشان می دهند و با استفاده از جملاتی احساسی به مخاطب می فهمانند که اینها نیازمندانی هستند که دارند تلف می شوند! و چنان احساس مخاطب را طوفانی می کنند و اشکش را در می آورند که اگر دستش به دهانش برسد، تنها کاری که می کند گرفتن شماره روابط عمومی سیمای قم است و کمک به نیازمند بیچاره!!

Qom-001
Qom-003

حال باید از این مسؤولین محترم پرسید، که مگر معرفی کردن نیازمندان و بیان درد آنها، راه دیگری ندارد؟ آیا قیمت برطرف کردن نیاز آنها، که گاه بسیار شدید و اضطراری است، مساوی با ریختن همیشگی آبروی آنها در بین آشنایان و همسایگان است؟ آیا می ارزد که کودک و بزرگ این خانواده از فردا در مدرسه یا کوچه و خیابان چشم نما شود و مورد اشاره قرار بگیرد؟

آقایان یا خانم های مسؤول در سیمای قم، چه حجّت شرعی برای ریختن آبروی مؤمنان نیازمند دارند؟ مؤمنانی که طبق فرمایش امام معصوم، احترامشان از کعبه هم بالاتر است؟!

——————————————
1. بقره، 264
2. بقره، 271
3. «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً» / و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها] برنشاندیم و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریده‏هاى خود برترى آشکار دادیم. اسراء،70


نکاتی درباره دستور رهبری و تعلّل احمدی نژاد

نویسنده: تارنما در 88/5/10:: 1:43 عصر
هر وبلاگ می تواند نماینده ی گروهی از افکار عمومی و گونه ای از اندیشه های موجود در جامعه باشد, همان گونه که هر نماینده ی مجلس نماینده ی گروهی از افراد آن جامعه است.

هر وبلاگ نویس می تواند از سران حکومت و مسؤلان سیاسی کشور از کمبودها، کم کاری ها، تناقضات گفتاری و رفتاری، تخلّف از قوانین، و تخلّف از باورهای عقیدتی که در جامعه رسمیت دارد، سؤال کند؛ همان گونه که هر نماینده ی مجلس می تواند و باید چنین باشد.

هر وبلاگ نویس می تواند مسؤولان را نسبت به عملکردشان به چالش بکشد و آنها را مجبور به پاسخ گویی کند؛ همان گونه که هر نماینده ی مجلس باید در برابر حقوق مردمی که به نمایندگی از آنان برخواسته است، چنین باشد.

و هر وبلاگ نویسی می تواند در برابر سؤال هایی که می کند، قانع بشود یا نشود؛ همان گونه که هر نماینده ی مجلس.

نویسنده ی این وبلاگ، در دو پست سابق ( + و + ) سؤال هایی را از رییس جمهور محترم ـ جناب دکتر احمدی نژاد ـ درباره ی تخلّف از دستور ولیّ فقیه مطرح نمود که به نظر او هنوز جواب قابل قبولی در این زمینه از ایشان نشنیده است. جوابی که نشان دهد ایشان واقعا از امر مولوی مافوقش که حاکم شرع و ولیّ فقیه جامعه ی اسلامی است، تخطّی و کوتاهی نکرده است. امّا یک نکته را هم فراموش نمی کند.

آقای احمدی نژاد، در عمل نشان داده است که مسیر حرکتش در جهت انقلاب اسلامی و رسیدن به آرمان های آن است. آقای احمدی نژاد مانند هر انسان دیگری، اگر چه ممکن است در مصادیق رسالتی که بر عهده داشته است دچار اشتباه شده باشد، ولی در پیاده کردن احکام این رسالت شرعی و قانونی، کمترین خطا را داشته است.

همچنین، آقای احمدی نژاد، تبعیّتش را و دفاع عملی اش را از شخص رهبر معظّم انقلاب، نشان داده است. همان گونه که در اولین روزهای کاری اش به بعضی افراد گفته بود که آمده است تا تیرها به او بخورد نه به رهبری! (+)

با توجه به این دو نکته، کمی سؤال فوق متزلزل می شود. شخصی که تأکید دارد گام به گام به دنبال ولیّ فقیه حرکت کند و بارها این را نشان داده است، و شخصی که اساسا با همین اعتقاد توانسته کلید مدیریت کلان سیاسی کشور را از دست مردم کشورش بگیرد، از نظر منطقی بعید است که در دستوری به شفافی مسأله ی مذکور، قصد تمرّد و سرپیچی از قانون و شرع نماید. ادامه ...

آیا نقد رییس جمهور مساوی با طرد اوست؟

نویسنده: تارنما در 88/5/6:: 9:38 عصر

در پست قبلی، بشدّت رفتار اشتباه رییس جمهور را نقد کردم. برخی دوستان خرده گرفتند که چرا پس از سخنان رهبر انقلاب، به این اختلافات دامن می زنید و چرا راهی را می روید که دشمنان انقلاب می روند؟ چرا می خواهید احمدی نژاد را در مقابل رهبر قلمداد کنید؟ و از این دست ایرادات.

خوب است عین سخنان رهبر انقلاب را دوباره مرور و بررسی کنیم تا ببینیم ایراد دوستان تا چه حد وارد است: (+)


(حضرت آیت الله خامنه ای با توصیه به مراقبت در گفتار و پرهیز از ایجاد اختلاف افزودند: «رد و طرد دیگران بطور مطلق بر سر مسائل درجه دوم مصلحت نیست و همه باید برای ساختن کشور برادرانه کمک و همکاری کنند.»)


خوانندگان گرامی تصدیق می کنند که نقد کردن یک نفر و طرح سؤال از او به علّت خطایی که انجام داده، مساوی با "رد و طرد او به طور مطلق" نیست. هر چند انتقاد تند و گزنده باشد. بعلاوه که نقد کردن کسی که در مسیر درست حرکت می کند، عین "همکاری و کمک برادرانه برای ساختن کشور" است.

(ایشان با اشاره به قضایای دو سه روز اخیر خاطرنشان کردند: «این موضوع نباید موجب دامن زدن به اختلاف شود ضمن آنکه نباید به کسی بیهوده تهمت زد و  او را به خاطر یک امر از همه آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می شود نفی کرد.»)


قطعا نویسنده ی این سطور، با تهمت زدن به افراد مخالف است. بنای دامن زدن به اختلافات را هم ندارد. ضمن این که بنده و برخی دیگر از منتقدان آقای رییس جمهور ـ که ایشان را در این مورد توبیخ و نقد کردند ـ هرگز آقای احمدی نژاد را از همه صلاحیت هایش نفی نکردیم.

(رهبر انقلاب اسلامی همگان را به رعایت انصاف در عمل و گفتار دعوت کردند و با اشاره به سفارش خداوند متعال در قرآن به رعایت انصاف و عدالت حتی در برخورد با دشمنان خاطرنشان کردند: «در نظام جمهوری اسلامی همه ضمن اعلام پایبندی خود به اصول، و با سلایق مختلف در کنار هم باشند.»)
با اعتقاد بقیه دوستان کاری ندارم؛ ولی بنده، هنوز آقای احمدی نژاد را در
مسیر انقلاب و آرمان های والای آن می دانم. و هنوز وی را فردی ولایی و معتقد به حساب می آورم. اگر چه نمی توانم از اشتباهات فاحش وی چشم پوشی کنم.
(ایشان اختلاف سلیقه را امری طبیعی دانستند و با اشاره به اینکه اختلاف سلیقه در همه دورانهای مختلف وجود داشته است افزودند: «اگر این اختلاف سلیقه ها و برداشتها با هوای نفس مخلوط شد کار خراب می شود بنابراین باید ملاحظه کرد کجا اختلاف سلیقه براساس هوای نفس و کجا براساس احساس تکلیف است.»)

امیدوارم آن قدر گرفتار هوای نفس نشده باشیم که بخواهیم رییس جمهور را بخاطر حبّ و بغض های شخصی نقد کنیم. کسی را که به خاطر حمایت از او حتی فحش های ناموسی و مخالفت های غیر منصفانه بسیاری را هم تحمل کرده ایم.
و در پایان، این توصیه ی رهبر را هم برای خودم و هم برای سایر دوستان موافق و مخالف آقای احمدی نژاد یاد آوری می کنم:
(ایشان دقت در عمل به تکلیف و رعایت تقوا یعنی تلاش و مراقبت برای انجام وظیفه را موجب لطف و فضل الهی دانستند و خاطرنشان کردند: «در احساس تکلیف هم، دقت لازم است تا قدم از دایره تکلیف آن طرف تر نگذاشت و زیاده روی نکرد.»)


غلط بزرگ احمدی نژاد

نویسنده: تارنما در 88/5/6:: 4:24 صبح

در دروس فقه و اصول به ما یاد داده اند که اگر مولی (مقام ما فوق/شارع واجب الاطاعه) حکمی را به شکل دستوری داد، حکم وجوب پیدا می کند. در همین دروس به ما آموخته اند که حتی اگر درخواست "مولی" به صیغه ی وجوب هم نبود، باز حکم وجوب پیدا می کند. و باز آموخته اند که حتی اگر "مولی" دستوری هم نداد، ولی فهمیدیم که او انجام کاری را می خواهد، باز حکم وجوب پیدا می کند.
در دروس اخلاق به ما یاد داده اند که رابطه ی مولی و عبد (شارع و مکلّف/خدا و بنده) بیش از آنکه رابطه ی دستوری و ارباب و نوکری باشد، رابطه ی عشق است و محبّت.
ولی در دروس حوزوی به ما نگفته اند که برای وجوب یک حکم، باید آن را از رسانه ی ملّی هم پخش کنند!
اکنون سؤالم از آقای احمدی نژاد این است که ایشان معتقد به چه نسبتی بین خود و رهبر عزیز انقلاب هستند؟ آیا ایشان را مقام واجب الاطاعه و خود را ولایت مدار نمی دانند؟ 
اگر چنین است، چرا بلافاصله بعد از دریافت حکم ایشان، آقای مشایی را برکنار نکردند؟ و اگر چنین نیست، چرا صریحا انکار نمی کنند تا مردم بدانند احمدی نژاد همان قدر که در معرفی مفسدین اقتصادی شجاع است، در بیان اعتقاداتش هم شجاع است؟
و آخر این که: ما به احمدی نژادی رأی دادیم که نشان داده بود فردی ولایی است و مثل دیگران قائل به تبعیت از رهبری است و نه تعامل با او. و به اندازه ی رأیمان هم از او در برابر "هر غلطی که انجام دهد" بازخواست می کنیم! 
و معتقدیم برای جبران غلط، هنوز هم دیر نشده است.
--------------------
پ.ن: 
از این که اعتراضم را کمی دیر بیان کردم، توبه می کنم!

در دروس فقه و اصول به ما یاد داده اند که اگر مولی (مقام ما فوق/شارع واجب الاطاعه) حکمی را به شکل دستوری داد، حکم وجوب پیدا می کند. در همین دروس به ما آموخته اند که حتی اگر درخواست "مولی" به صیغه ی وجوب هم نبود، باز حکم وجوب پیدا می کند. و باز آموخته اند که حتی اگر "مولی" دستوری هم نداد، ولی فهمیدیم که او انجام کاری را می خواهد، باز حکم وجوب پیدا می کند.

در دروس اخلاق به ما یاد داده اند که رابطه ی مولی و عبد (شارع و مکلّف/خدا و بنده) بیش از آنکه رابطه ی دستوری و ارباب و نوکری باشد، رابطه ی عشق است و محبّت.

ولی در دروس حوزوی به ما نگفته اند که برای وجوب یک حکم، باید آن را از رسانه ی ملّی هم پخش کنند!

اکنون سؤالم از آقای احمدی نژاد این است که ایشان معتقد به چه نسبتی بین خود و رهبر عزیز انقلاب هستند؟ آیا ایشان را مقام واجب الاطاعه و خود را ولایت مدار نمی دانند؟ 

اگر چنین است، چرا بلافاصله بعد از دریافت حکم ایشان، آقای مشایی را برکنار نکردند؟ و اگر چنین نیست، چرا صریحا انکار نمی کنند تا مردم بدانند احمدی نژاد همان قدر که در معرفی مفسدین اقتصادی شجاع است، در بیان اعتقاداتش هم شجاع است؟

و آخر این که: ما به احمدی نژادی رأی دادیم که نشان داده بود فردی ولایی است و بر خلاف نظر برخی، قائل به "تبعیت از ولی فقیه" است و نه "تعامل با او". و به اندازه ی رأی مان هم از او در برابر "هر غلطی که انجام دهد" بازخواست می کنیم! 

و معتقدیم برای جبران غلط، هنوز هم دیر نشده است.

--------------------

پ.ن: از این که اعتراضم را کمی دیر بیان کردم، توبه می کنم!


<      1   2      


بازدید امروز: 6 ، بازدید دیروز: 16 ، کل بازدیدها: 315930
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ