همیشه شنیده بودم تاریخ تکرار می شود. همیشه توطئه هایی را که تاریخ از هزاران سال پیش در سینه اش سپرده، دیده ام. ولی واقعا دیدن تکرار حماقتهایی که در تاریخ ثبت شده و اکنون پیر و جوان ما به آن می خندند، شگفت آور است!

بگذارید یک قطعه از تاریخ اسلام را برایتان بگویم:

وقتی پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مدینه ساکن شدند و به تحکیم زیرساختهای آن شهر ـ مثل ساختن مسجد و ... ـ اقدام نمودند، همه ی مسلمانان خالصانه به ایشان کمک کردند. و البته هنوز عرق اعرابیت و جاهلیت در دل برخی زنده بود. برخی هنگام کمک کردن کوتاهی می کردند و برخی از وجود بردگان آزاد شده ای چون عمار یاسر ـ سلام الله علیه ـ سوء استفاده کرده، کارهای سنگین را به دوش آنها می انداختند. و این بزرگواران هم بی منّت، سختی این کار را به دوش می کشیدند. در یکی از روزها، این سوء استفاده بر عمار سنگین آمد. خدمت رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ رفت و عرضه  داشت: «یا رسول الله، بعضی از اینها کارهای سنگین را به دوش من می سپارند و نزدیک است مرا بکشند.» اینجا بود که ایشان آن جمله ی تاریخی را در جواب عمار فرمود: « یا عمّار! تقتلک الفئة الباغیة» ای عمار! اینها تو را نمی کشند. در آینده گروه طغیانگر تو را خواهند کشت...

سالها گذشت و جنگ صفّین شدّت گرفت. عمار یاسر، در زمره ی پیروان امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ بود و فرماندهی قسمتی از لشکر را به عهده داشت. در همین جنگ، ایشان کشته شد. وقتی خبر به لشکر معاویه رسید، خیلی ها یاد آن جمله ی پیامبر افتادند و متزلزل شدند و گفتند: اگر ما عمار را کشتیم، پس طبق فرمایش رسول الله ما طغیانگر و باطلیم.

اینجا توطئه ی عمرو عاص مثل همیشه کارساز شد و با یک جمله، حماقت طرفداران معاویه را ثابت کرد: « اگر علی عمار را به جنگ نمی آورد، قطعا کشته نمی شد. پس علی قاتل عمار است!» و این شد که آن قوم متزلزل ـ که از قضا برخی، از اصحاب پیامبر هم بودند ـ دوباره به کار خود امیدوار شدند و به جنگ با جانشین برحق رسول خدا استوارتر.

حال شما این واقعه را با جنگ اخیر فلسطین و کشتار بی رحمانه ی رژیم صهیونیست به غزه مقایسه کنید. این رژیم سفاک، در زمانی که هنوز آتش بس با حماس تمام نشده بود، بارها حریم غزه را شکست. بارها به آنجا حمله کرد. چندین نفر از اهل غزه را کشت و به هیچ وجه به آتش بس پایبند نماند. محاصره ی کامل غزه هم که جای خود دارد. تا این زمان، حماس از هر گونه حمله به سرزمینهای اشغالی چشم پوشید و در حد ضرورت از خود دفاع کرد. با پایان آتش بس، حماس اعلام کرد که به دلیل محاصره غزه و حمله ی رسمی رژیم صهیونیست به این منطقه، ادامه ی آتش بس هیچ معنایی ندارد. و البته حق با حماس بود. اینجا بود که جنگ رسمی شروع شد. یک طرف رژیم تا دندان مسلّح صهیونیست بود که با آنچه داشت وارد کارزار شد و طرف دیگر، حماس و مردم مظلوم فلسطین و غزه، که کمترین امکانات دفاعی و نظامی را دارند و دل به تعدادی موشک دست ساز خوش کرده اند که حتی قادر به تخریب یک ساختمان هم نیست و تنها فایده ی آن، ایجاد رعب و وحشت در سرزمینهای اشغالی است.

بر اثر این فاجعه، نه تنها صدای مردم آزاده ی جهان و فطرتهای پاک در آمد، که مردم کشور ما و دولتمردان ما هم ـ به عنوان نماینده و بخشی از همین مردم ـ از فلسطینیان حمایت کردند و هم زمان، حرکتهای خود جوش دانشجویی و دیگر اقشار کشور آغاز شد.

در اینجا بود که عده ی معدودی از هموطنان دلسوز! ما به تحلیل های جالبی رسیدند. طبق تحلیل ـ و فهم آنها ـ حماس چون ادامه ی آتش بس را نپذیرفت، ( و تن به ذلّتی نداد که نهایتش نابودی کامل فلسطین است) مقصر اصلی حمله اسرائیل به غزه است و خون کشته شدگان و مجروحین این تهاجم، بر عهده ی حماس است. البته تنها تقصیر حماس، رد ادامه آتش بس نیست. که آنها با وحشیانه ترین شکل، به مردم خوب و گلابی! اسرائیلی حمله کرده! و دد منشانه! آنها را ترسانده اند. پس حماس باید از بین برود. لذا هیچ وجهی ندارد که ما از حماس و از مردم فلسطین حمایت کنیم. بگذاریم آنها چوب بی تدبیری خودشان را بخورند! بگذاریم آنها بمیرند تا دیگر به حماس تروریست! رأی ندهند! تازه، مگر مملکت ما کم مشکل دارد که به فکر عده ای بیگانه! افتاده ایم. مگر در مملکت ما کم انسان بر اثر تصادف و سیل و زلزله و هزار کوفت و زهر ماری دیگر کشته نمی شود که به فکر عده ی معدودی (یک و نیم میلیون نفر) غریبه هستیم؟!!! ما باید چند میلیون دلاری! که به فلسطین و لبنان کمک کرده ایم تا در سواحل این کشورها خوش بگذرانند را به همین هموطنان بیچاره خودمان اختصاص دهیم! تازه، سرزمین فلسطین الان دیگر مال اسرائیلی های ناز و بلبل! است. آنها اگر چه به زور وارد این سرزمین شده اند ولی دیگر آب و نان آنجا را خورده اند و این سرزمین دیگر مال آنهاست!!!

حماقت بار بودن این تفکر، از روز روشنتر است. اگر ما این تحلیل را از یک عده  یهودی یا مسیحی صهیونیست می شنیدیم، برایمان قابل درک تر بود تا از یک عده هموطن مسلمان! واقعا جالب است. حماس از مردمش دفاع می کند و چون اسرائیل زورش بیشتر است، مقصر کشتار اسرائیل، حماس است. (علی چون عمار را به جنگ آورد، قاتل اوست!)

و چند سؤال: کسی سندی بر این چند میلیون دلار ادعایی دارد؟ (می دانید که اصل در این دنیا مجازی دروغ بودن اخبار و شایعات است. مگر اینکه راستش ثابت شود! و البته نه با سندهای ساختگی فوتوشاپ و نرم افزارهای مربوطه که احیانا غلط املایی هم دارند!) چه کسی می تواند برای ما یک کشور یا حکومت در طول تاریخ نام ببرد که قائل به حقّ سرزمین نباشد؟ کدام انسان منصفی پیدا می شود که به عده ای تجاوزگر و مزدور حق سکونت در سرزمین دیگران را بدهد. (مزدورانی که بدون رضایت یک ملّت وارد کشورشان شده، آنها را به زور از آنجا اخراج می کنند) کدام دلیل شرعی مرزهای جغرافیایی را مانع دلسوزی و حمایت و جهاد به نفع عده ای مسلمان که در حال نابودی اند، می داند؟ کدام فطرت پاکی اجازه کشتن بی دلیل زنان و کودکان را می دهد ( آن هم به جرم سکونت در سرزمین آباء و اجدادیشان و به بهانه ی نابودی تروریسم ادعایی!)

 کیست که نپذیرد، ابومازن (همان محمود عباس)و قماشش انسانهایی دو رو، ترسو و محافظه کار نیستند؟ کدام موافقتنامه ای که یک طرفش جناب ابومازن بوده، به نفع فلسطینیان تمام شده است؟ کدام مسلمانی است که با دیدن حسنی مبارک، یاد فرعون نیفتد؟ کدام شیعه ای است که با دیدن کشتار غزه، یاد کربلا نیفتد؟ کدام انسان آزاده ای است که با دیدن کشتار کودکان اشک نریزد؟ کدام انسان بی طرفی است که از رژیم گرگ صفت اسرائیل حمایت کند؟

راستی می دانید که مردم بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در امریکا و اروپا و آسیا و افریقا و حتی خود ایالات متحده، تا کنون تظاهرات فراوانی در حمایت از حماس به راه انداخته اند؟