وبلاگ :
تارنما
يادداشت :
روز بي بهجت
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
کيان
باز به شما که چند باري ايشون رو ديديد.
من چند روزيه که کارم شده اين که اول عکس ايشون رو تو کامپيوتر تماشا کنم، بعد بپرم تو رختخواب و ضجه بزنم، گريه کنم، دهنمو بذارم رو بالش و عربده بکشم که ما آدما چرا قدر نعمتها رو وقتي ميفهميم که از دستشون ميديم. (هر جور نعمتي: آقاي بهجت، سلامتي، پدر و مادر، چشم، دست، پا، امکانات، جواني)
بعد ياد «سلوني قبل ان تفقدوني»هاي علي بيفتم و بغضم رو دوباره بترکونم که قريب به يقين، اگه ماها هم تو زمون علي بوديم، قدرش رو نميدونستيم.
بعد با چشم اشکريزون به خدا التماس کنم که از ما بهخاطر اين چنين ستمکار بودنمان بگذرد و به ما توفيق دهد که از نعمتهاي موجود استفاده کنيم.