به قطع، در پایان دور دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران، یکی از گزینه های زیر اتفاق می افتد:

1. اگر دکتر احمدی نژاد، در دور اوّل انتخاب شود ـ همان طور که نظر سنجی های رسمی و معتبر تا کنون نشان می دهد ـ جریان دوم خرداد، سخن از تخلّف گسترده در انتخابات سر خواهد داد و با هوچی گری سعی خواهد کرد که آراء بازشماری شود یا این که انتخابات، مجدّدا زیر کمیته های صیانت از آرا انجام شود. چیزی که تا کنون بارها و بارها توسط محافل منتسب به اصلاحات سر داده شده است.

احتمال وقوع این گزینه  بسیار بالاست. چون هم مواجهه با افکار عمومی چنین نشان می دهد و هم نظرسنجی هایی که خود دوم خردادی ها انجام می دهند، گویای پیروزی مطلق احمدی نژاد در دور اول است و به تازگی، برخی پروژه ها که به آن اشاره می کنیم، در همین راستا شکل گرفته است.

2. اگر شخصی غیر از دکتر احمدی نژاد رأی بیاورد، همان جریان با تبلغات گسترده خواهد گفت که مردم به احمدی نژاد، تفکر احمدی نژاد و برنامه ی احمدی نژاد، یک “نه” بزرگ گفتند. در این صورت، به شدت، تمام اتهاماتی که به دولت نهم زدند را تکرار خواهند کرد.

البته اگر این گزینه اتفاق بیفتد، بیشتر باید دست بوس تئوریسین های خودشان باشند که پروژه های بزرگ « انتساب گسترده انواع دروغ به رییس جمهور»، «مطرح کردن ناموس میرحسین موسوی»، «مظلوم نمایی در تبلیغات»، «هزینه کردن فراوان از نام امام خمینی راحل»، و… را طراحی کرده اند. و در حقیقت، وقوع این گزینه، مساوی با پیروزی این پروژه ها خواهد بود.

3.اگر یکی از نامزدهای منتسب به جریان دوم خرداد ـ کروبی یا میرحسین ـ با رأی بالا پیروز شود، ضمن تکرار شعارهای فرض دوم، مردم کشور را خواهان اصلاحات ـ به معنای مصطلح خودشان ـ خواهند دانست و انتخابات را کاملا آزاد، قانونی و نظارت شده، خواهند شمرد.

و اگر یکی از این دو نامزد با رأی ضعیف پیروز شود، ضمن تکرار گسترده همه شعارهای مذکور، این را هم اضافه خواهند کرد که عده ای از بسیجیان، سپاهیان، نیروهای دولت، و ناظرین شورای نگهبان، در انتخابات تقلب کرده یا قصد تقلب داشته اند. و گرنه باید رأی نامزد مذکور، بسیار بالاتر از این می شد.

همه این پیش بینی ها، تنها از یک چیز نشأت می گیرد: “خصلت توهم” دوم خردادی ها؛ توهم این که هر چه آنها فکر می کنند، باید اتفاق بیفتد!